فهرست مطالب

مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی
سال سیزدهم شماره 3 (پیاپی 53، خرداد 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/03/29
  • تعداد عناوین: 10
|
  • هادی عباسی، محمدرضا فلسفی نژاد، علی دلاور، نورعلی فرخی، محمدعلی محققی صفحات 167-178
    مقدمه
    علی رغم استفاده گسترده از آزمون پیش کارورزی و اهمیت آن در ارزیابی دانشجویان پزشکی، مطالعه ای که یک تحلیل روان سنجی نظام مند از سوالات این آزمون فراهم نماید وجود نداشت. لذا پژوهش حاضر به ارزیابی آزمون پیش کارورزی اسفند 1389 با استفاده از مدل های کلاسیک و خصیصه مکنون و مقایسه آن ها پرداخته است.
    روش ها
    در این پژوهش توصیفی- مقطعی، تجزیه و تحلیل سوالات آزمون بر پایه مدل کلاسیک، از طریق محاسبه ضرایب دشواری و تمیز، برآورد اعتبار آزمون به روش ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل گزینه های انحرافی با استفاده از آزمون مقایسه نسبت انتخاب گزینه ها از طریق نرم افزار EXCEL انجام شد. بررسی بعدیت آزمون با نرم افزار NOHARM4 انجام شد. جهت برآورد پارامترهای سوال (دشواری، تشخیص، حدس پذیری، تابع آگاهی سوال و آزمون و خطای معیار اندازه گیری) از روش ها و مدل های خصیصه مکنون و از نرم افزار BILOG-MG3 استفاده شد.
    نتایج
    طبق نظریه کلاسیک، 30 سوال (15 درصد) در بازه قابل قبول ضرایب دشواری و تمیز قرار داشتند. ضریب اعتبار آزمون 913/0 به دست آمد. 73 سوال (5/36%) از لحاظ گزینه های انحرافی دارای ایراد بودند. بررسی بعدیت آزمون نشان داد که آزمون تک بعدی است. با استفاده از مدل لوجستیک سه پارامتری میانگین و انحراف معیار پارامتر دشواری (321/0، 874/1)، پارامتر تشخیص (021/1، 666/0) و پارامتر حدس (209/0، 082/0) به دست آمد. بیشترین میزان آگاهی آزمون در سطوح توانایی 0/1 و 8/2 قرار داشت و آزمون در نقاط برش از آگاهی کمتری نسبت به سطوح بالاتر توانایی برخوردار بود.
    نتیجه گیری
    یافته های پژوهش نشان داد که تحلیل های حاصل از مدل های خصیصه مکنون می توانند در جهت رفع محدودیت های نظریه کلاسیک آزمون مورد استفاده قرار گیرند.
    کلیدواژگان: آزمون پیش کارورزی، مدل کلاسیک، مدل های خصیصه مکنون
  • خدیجه نصیریانی، طاهره سلیمی، حمیده دهقانی صفحات 179-187
    مقدمه
    نظارت بالینی یکی از فعالیت های هسته ای در پرستاری است و به عنوان مکانیسمی برای ارتقای دانش و مهارت های حرفه ای پرستاران و عملکرد اثربخش یاد می شود. جهت به کارگیری نظارت بالینی در آموزش پرستاران، نیاز به شناخت کامل آن می باشد. هدف از این مقاله به تبیین جایگاه و الگوهای نظارت بالینی در آموزش پرستاران و بررسی چگونگی به کارگیری و اثرات نظارت بالینی در آموزش پرستاران می پردازد.
    روش ها
    این مطالعه به صورت مرور سنتی متون انجام شد؛ بدین صورت که مقالات پایگاه های اینترنتی از قبیل pubmed و science direct و Scopus با کلید واژه های s upervision، Nursing Administration، Nursing Education، Supervisory جستجو شد و 47 مقاله و کتاب لاتین و مقالات فارسی در زمینه نظارت بالینی مورد مطالعه و استفاده قرار گرفت.
    نتایج
    بر اساس مرور متون نظارت بالینی فرآیندی سیستماتیک و مداوم است که پرستاران ضمن دریافت مشاوره از ناظر یا فرد متبحر، عملکرد خود را بازنگری نموده و مهارت ها، دانش و استانداردهای مراقبت را توسعه و حفظ می نمایند. از طریق نظارت بالینی، نیازهای آموزشی پرستاران مشخص می گردد و ضمن شناخت نقاط قوت و ضعف آموزش ها، یادگیری پرستاران جهت دار و هدف مند می گردد.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته ها نظارت بالینی فرآیندی رسمی و دارای پتانسیل حمایتی و آموزشی با عملکردهای متفاوت جهت آموزش پرستاران می باشد که می تواند در آموزش پرستاری به خصوص سال های آخر تحصیل و یا طی شروع کار و بدو خدمت کمک کننده باشد
    کلیدواژگان: نظارت بالینی، آموزش پرستاران، مرور متون
  • زهره ماکولاتی، مجید نقدی، محمد مهدی نقی زاده جهرمی، محبوبه بهار صفحات 190-200
    مقدمه
    امروزه برای کاهش مسائل و مشکلات آموزشی از تکنولوژی آموزشی استفاده می شود. اولین بعد این تکنولوژی طراحی است. به منظور به اجرا درآوردن طراحی، از مدل یا الگو استفاده می شود که دارای چهار فاکتور اهداف، شرایط، منابع و ارزشیابی (بازده) است. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر این فاکتورها بر طراحی الگوی منظم آموزشی و نقش آنها بر یادگیری از دیدگاه دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی فسا است.
    روش ها
    مطالعه از نوع توصیفی– تحلیلی و به روش مقطعی بوده و نمونه پژوهش شامل کلیه 95 نفر دانشجویان پزشکی مقطع علوم پایه دانشگاه علوم پزشکی فسا (سه ورودی سال های تحصیلی 1388 تا 1390) بودند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته شامل دو بخش اطلاعات دموگرافیک و عوامل مرتبط با الگوی طراحی آموزشی شامل چهار حیطه کلی فوق و 20 سوال بود. به منظور تحلیل داده ها، از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد.
    نتایج
    از دید دانشجویان پزشکی، آموزش هم زمان تئوری و عملی دروس در فضای آزمایشگاه بیشترین تاثیر (95/±18/4) و استفاده از روش آموزش مجازی کم ترین تاثیر (13/1±45/2) را بر یادگیری دانشجویان داشت. به علاوه، میانگین هر چهار حیطه اهداف (92/±4)، شرایط (15/1±46/3)، منابع (1/1±67/3) و ارزشیابی (83/±93/3) تفاوت آماری معناداری با میانگین جواب ها (عدد 3) داشت(05/0p>).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه به شناسایی عوامل موثر بر یادگیری و مشکلات، کمک نمود تا بتوان با انجام تغییرات لازم به آموزش بهتری دست یافت. به علاوه، با توجه به تاثیر زیاد «مطالعه مطالب هر جلسه قبل از کلاس توسط دانشجو» از میان موارد حیطه شرایط، «شیوه تدریس آموزش هم زمان تئوری و عملی دروس در فضای آزمایشگاه» در بین عوامل حیطه منابع، و «سازگاری مناسب بین محتوای آموزشی و روش تدریس استاد» بر یادگیری در بین سایر موارد حیطه ارزشیابی، به نظر می رسد که با توجه بیشتر به این موارد در دانشگاه ها می توان به آموزش موثرتری رسید.
    کلیدواژگان: تکنولوژی آموزشی، طراحی آموزشی، الگو، یادگیری
  • مجید ولیزاده، نورالدین موسوی نسب، اکرم احمدی، علی رستمی صفحات 201-211
    مقدمه
    در سال های اخیر تغییراتی در برنامه آموزشی دوره پزشکی عمومی از جمله مقطع فیزیوپاتولوژی داده شده که نتیجه عینی آن مشخص نیست. این مطالعه به منظور ارزیابی و مقایسه وضعیت تحصیلی دانشجویان قبل و بعد از تغییر برنامه درسی از ترمی به کورسی طی یک مدل ساده ادغام افقی در دوره فیزیوپاتولوژی و بررسی نگرش دانشجویان و اعضای هیات علمی در مورد فواید و معایب این برنامه انجام گردید.
    روش ها
    در این مطالعه توصیفی-مقطعی اطلاعات 287 نفر از دانشجویان ورودی 80 تا 87 که مقطع فیزیوپاتولوژی را گذرانده بودند شامل نمرات دروس مقطع فیزیوپاتولوژی، معدل کل دوره فیزیوپاتولوژی و علوم پایه، از طریق آموزش دانشکده پزشکی جمع آوری و شاخص های مد نظر بین ورودی های 83-80 (برنامه ترمی) با ورودی های 87-84 (برنامه کورسی) مقایسه شد. از پرسشنامه محقق ساخته برای بررسی نگرش دانشجویان و مدرسین مقطع فیزیوپاتولوژی استفاده شد. برای آنالیز نتایج از آزمونهای تی مستقل و همبستگی استفاده گردید.
    نتایج
    معدل مقطع فیزیوپاتولوژی در گروه برنامه ترمی 71/0±30/14 و گروه با برنامه کورسی 93/0±49/14 بود که این اختلاف معنادار بود (944/1-، t=047/0p=). میانگین نمره نگرش اساتید مقطع فیزیوپاتولوژی نسبت به برنامه آموزشی دوره فیزیوپاتولوژی با برنامه درسی کورسی (63/0±)22/3 از 5 ونمره نگرش دانشجویان (35/0±)21/3 از 5 بود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد تغییر برنامه درسی مقطع فیزیوپاتولوژی از برنامه ترمی به برنامه کورسی می تواند با بهبود نسبی عملکرد تحصیلی دانشجویان و رضایت مندی اساتید و دانشجویان اثرات مطلوبی بر فرآیند آموزش این دوره اعمال نماید.
    کلیدواژگان: آموزش پزشکی، برنامه درسی، فیزیوپاتولوژی، ادغام
  • مجید اکبری، رضا محولاتی شمس آبادی صفحات 212-220
    مقدمه
    آزمون مشاهده مستقیم مهارت های عملی یا (DOPS) Direct Observation of Procedural Skills روشی ارزشمند برای ارزشیابی مهارت در پروسیجرهای بالینی است. هدف از این مطالعه بررسی مزایا و معایب آزمون مشاهده مستقیم مهارت های پروسیجری (DOPS) از دیدگاه دانشجویان دندانپزشکی ترمیمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد است.
    روش ها
    این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی دانشجویان دندانپزشکی ترمیمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شده است که در آن تعداد 110نفر از دانشجویان وارد مطالعه شدند. ابتدا آزمون عملی DOPS متناسب با اهداف بخش ترمیمی برای دانشجویان طراحی و پس از هماهنگی های اولیه اجرا گردید. برای ارزیابی فرایند، ابتدا مصاحبه ای بدون ساختار با تعداد 12 نفر از دانشجویان انجام شده و سپس پرسشنامه ای پایا که روایی آن بر اساس مطالب مورد اشاره ایشان پایه نهاده شده بود تهیه و به کلیه دانشجویان سال چهارم و پنجم داده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، توسط آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    71% دانشجویان به خاطر تاثیر مثبت این آزمون بر یادگیری و استقلال عمل ایشان خواستار ادامه این روش بودند. 76% دانشجویان معتقد بودند این شیوه در ایجاد پایایی بین آزمونگرها موفق نبوده است. به علت اثر استرس در زمان آزمون نهایی، 85% دانشجویان با مردود شدن آزمون شونده در مواردی که توانایی انجام فرایند را با کیفیت استاندارد نداشته باشد مخالف بودند و اشاره شد که این روش بهتر است به صورت ارزشیابی تکوینی مورد استفاده قرار بگیرد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده در این مطالعه، به نظر می رسد روش ارزیابی به اجرا در آمده روشی مناسب برای ارزشیابی تکوینی در دندانپزشکی ترمیمی در دانشکده دندانپزشکی مشهد می باشد.
    کلیدواژگان: ارزشیابی بالینی، مشاهده مستقیم رویه های بالینی(DOPS)، آموزش، دندانپزشکی، ارزشیابی تکوینی
  • پروانه اباذری، زهره ونکی، عیسی محمدی، مسعود امینی صفحات 221-232
    مقدمه
    آموزش خودمدیریتی از اجزای کلیدی مراقبت دیابت است. از طرفی میزان بالای عدم پذیرش یا پای بندی بیماران به رژیم درمانی بیانگر آن است که آموزش به بیمار برای دستیابی به خودمدیریتی با کاستی هایی روبرو است. هدف مطالعه حاضر کمک به شناخت موانع اثربخشی آموزش خودمدیریتی دیابت می باشد.
    روش ها
    برای دستیابی به هدف مطالعه، از روش مرور سنتی بر مطالعات انجام شده بین سال های2010-1990 در زمینه موانع دستیابی به خودمدیریتی و کنترل دیابت از طریق جستجو در بانک های اطلاعاتی داخلی و بین المللی استفاده شده است.
    نتایج
    موانع اثربخشی آموزش خودمدیریتی دیابت، در دو دسته موانع مربوط به بیمار و موانع مرتبط با مراقبت کننده قرار گرفت. شایع ترین موانع مربوط به بیمار، مواردی از قبیل موانع دموگرافیک،، مشکلات مالی، جدی نگرفتن بیماری، مشکلات روحی روانی، و کمبود دانش بود. ارتباط بیمار و مراقبت کننده، دانش ناکافی و حجم بالای کاری موانع مربوط به مراقبت کننده را تشکیل دادند.
    نتیجه گیری
    حاصل این مرور معرفی عوامل متعدد و متنوعی است که قادرند اثربخشی آموزش خودمدیریتی دیابت را با چالشی جدی برای بیمار و مراقبت کننده مواجه نمایند. شناخت و درک این موانع و تلاش در جهت غلبه برآنها، به توانمندسازی بیمار برای دستیابی به خودمدیریتی کمک زیادی می نماید.
    کلیدواژگان: آموزش دیابت، آموزش خودمدیریتی، آموزش بیمار
  • مهدی محمدی، رضا ناصری جهرمی، هاجر معینی شهرکی، نفیسه مهربانیان صفحات 233-243
    مقدمه
    آموزش پزشکان کارآمد و اثربخش، همواره مورد توجه دانشکده های پزشکی بوده است. این امر مستلزم بررسی برنامه آموزشی و برنامه درسی و سپس، بازنگری و بهبود کیفی آن است. پژوهش حاضر به منظور ارزیابی کارایی درونی و اثربخشی بیرونی برنامه درسی دوره دکترای حرفه ای پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد صورت پذیرفت.
    روش ها
    این مطالعه توصیفی در سال 1390 در دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام شد. جامعه آماری شامل دانش آموختگان دوره دکترای حرفه ای پزشکی از سال 1385 تا سال1390، دانشجویان سال چهارم تا هفتم دوره دکترای حرفه ای پزشکی و اعضای هیات علمی دانشکده پزشکی این دانشگاه بوده است. نمونه در دسترس از دانش آموختگان (40 نفر) و اعضای هیات علمی (70 نفر) و نمونه تصادفی از دانشجویان (200 نفر)، انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در زمینه کیفیت درونی برنامه درسی، پرسشنامه کارایی درونی برنامه درسی استفاده شده در تحقیق کوچک پور بر اساس طبقه بندی ده گانه اکر (Akker) بود. برای جمع آوری اطلاعات در زمینه کیفیت بیرونی برنامه درسی از پرسشنامه محقق ساخته پایا و روا بر اساس سه عنصر دانش، مهارت و نگرش استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تی استاندارد و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    کارایی درونی تمامی عناصر برنامه درسی در دوره دکترای حرفه ای پزشکی از دیدگاه دانشجویان، دانش آموختگان و اعضای هیات علمی، کم تر از سطح کفایت مطلوب (چارک سوم Q3)، اما بیش از حد کفایت قابل قبول (چارک دوم Q2) بود. اثربخشی بیرونی برنامه درسی در زمینه دانش و نگرش ایجاد شده در دانش آموختگان در سطح مطلوب قرار دارد در حالی که مهارت های کسب شده توسط آنان، اگر چه از حداقل لازم برخوردار می باشد اما در سطح مطلوبی نیست. همچنین در تمام عناصر برنامه درسی، بالاترین میانگین کارایی درونی مربوط به اساتید و کم ترین میانگین مربوط به دانش آموختگان می باشد.
    نتیجه گیری
    بازنگری و طراحی مجدد برنامه درسی دوره دکترای حرفه ای پزشکی به منظور ارتقای کیفی کارایی درونی و اثربخشی بیرونی آن از سطح متوسط به سطح مطلوب، اهمیت و ضرورت دارد.
    کلیدواژگان: ارزیابی، کارایی درونی، اثربخشی بیرونی، برنامه درسی
  • مهدی کاهویی، حسن بابامحمدی، سهیلا سادات قضوی شریعت پناهی صفحات 244-253
    مقدمه
    برگزاری آموزش مهارت های کار با رایانه و فناوری اطلاعات برای پرستاران، تدوین دروس فناوری اطلاعات در برنامه های درسی دانشجویان پرستاری جهت استفاده از منابع اطلاعاتی الکترونیکی در محیط بالین از جمله تغییرات در عرصه پرستاری بوده است. هدف از مطالعه شناسایی و مقایسه انواع منابع اطلاعاتی مورد استفاده در بین پرستاران و دانشجویان پرستاری بعد از معرفی فناوری اطلاعات و همچنین شناسایی موانع استفاده از آنها است.
    روش ها
    مطالعه توصیفی– تحلیلی حاضر روی 412 نفر از پرستاران و دانشجویان پرستاری در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و سازمان تامین اجتماعی سمنان در سال 1390 انجام شد. داده ها از طریق توزیع پرسشنامه پژوهشگر ساخته که وضعیت استفاده از منابع اطلاعاتی را در بین جامعه پژوهش می سنجید، جمع آوری و با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    نتایج
    علی رغم این که اکثر نمونه ها دوره های آموزشی فناوری اطلاعات را گذرانده بودند ولی تمایل کمی به استفاده از پایگاه های اطلاعاتی (با میانگین استفاده ماهانه6/0±3/2 از حداکثر نمره 4) و مجلات الکترونیکی (7/0±7/2) در تصمیمات بالینی داشتند. عدم مهارت در استفاده از کتابخانه و همچنین اشکال در درک متون علمی با میانگین نمرات (6/0±2/2) و (9/0±1/2) به ترتیب مهم ترین موانع گزارش شده توسط پرستاران و دانشجویان بود. اختلاف نمره استفاده از منابع اطلاعاتی و موانع گزارش شده بین دانشجویان و پرستاران معنادار بود (01/0p<).
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که تدارک زیر ساخت ها برای استفاده از منابع اطلاعاتی به روز در عرصه پرستاری کافی نبوده است. به نظر می رسد برای افزایش تمایل پرستاران و دانشجویان به استفاده از این دسته از منابع اطلاعاتی، توجه به رویکردهای جامعی در زمینه مدیریت اطلاعات مورد نیاز می باشد.
    کلیدواژگان: فناوری اطلاعات، منابع اطلاعاتی، پرستاران، دانشجویان پرستاری، تصمیم گیری
  • حمید صالحی نیا، سعید دشتی صفحات 254-256
    مقاله ای با عنوان تاثیر آموزش مهارت های هم دلی بر عملکرد هم دلانه پزشکان خانواده دانشگاه علوم پزشکی جهرم در مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی، اردیبهشت 1392، دوره سیزدهم، شماره دو، (اردیبهشت) به چاپ رسیده است(1). این مطالعه به صورت نیمه تجربی صورت گرفته است. با توجه به این که نتایج مطالعات کارآزمایی در تصمیم گیری های بهداشتی و درمانی کاربرد دارند، این دسته مقالات از اهمیت بالایی برخودار است. لذا نتایج این مطالعه می تواند بسیار مفید و کاربردی باشد، ذکر چند نکته برای اطمینان از قابل استفاده بودن این روش آموزش در مراکز مشابه قابل بحث است: روش اجرای مناسب و به کارگیری روش آماری مناسب برای افزایش بهبود کیفیت کارآزمایی بالینی ضروری است(2و3)، در گزارش نتایج مطالعات مداخله ای، مقایسه دو گروه در شروع مطالعه یکی از جنبه های بسیار مهم گزارش می باشد و بایستی در گزارش مطالعه یکسان بودن دو گروه از نظر متغیر های زمینه ای برای خواننده در صورت امکان با رسم جدول و گزارش آزمون های آماری و ذکر مقدار p ارائه گردد، چرا که در غیر این صورت ممکن است نتیجه مطالعه منتسب به تفاوت دو گروه در شروع مطالعه باشد(2تا4). در صورت امکان جدول مقایسه ای دو گروه با ذکر مقدار p برای تایید یکسان بودن دو گروه گزارش شود. تورش داوطلبانه نوعی تورش در مطالعات اپیدمیولوژیک است که افراد مورد بررسی از بین کسانی انتخاب می شوند که برای ورود به مطالعه داوطلب می شوند، از این نظر افرادی که برای ورود به یک مطالعه یا بررسی داوطلب می شوند از نظر بسیاری از متغیر ها با جمعیت عادی متفاوت بوده و نسبت به سایر افراد، تاثیری به مراتب بهتر، از برنامه های بهداشتی می پذیرند(5). در این مطالعه افراد داوطلب وارد مطالعه شده اند، با توجه به آنچه ذکر شد کاربرد روش بر روی جمیعت عادی چقدر می تواند مفید باشد؟ و در واقع چقدر از نتایج بررسی می تواند منتسب به این تورش باشد؟ در مقاله فوق، ذکر شده است که مطالعه از نوع نیمه تجربی بوده است، در مطالعات تجربی دو رکن اساسی وجود دارد: وجود گروه شاهد و تخصیص تصادفی دو گروه مورد مطالعه، اما اگر مطالعه مداخله ای هر یک از این دو رکن را نداشته باشد(عدم وجود شاهد یا عدم تخصیص تصادفی دو گروه) مطالعه از نوع نیمه تجربی است. در غیر این صورت مطالعه از نوع تجربی است(5). برای خواننده جای سوال دارد که چرا نوع این مطالعه نیمه تجربی ذکر شده است.
  • محمد هادی نورایی، روشنک ابوترابی، مریم آویژگان صفحات 257-259
    مقدمه
    دروس علوم پایه یکی از پایه های اساسی دانش پزشکی است که بخش عظیمی از برنامه آموزش پزشکی به آن اختصاص دارد(1). آموزش این دوره باید به گونه ای باشد که دانشجویان ارتباط مطالب با حرفه پزشکی و کاربرد آن ها در عملکرد بالینی را به روشنی درک کنند(2). علم آناتومی بخشی از علوم پایه است که در آن دانشجویان با واژه های اولیه زبان پزشکی آشنا می شوند، برای اغلب آن ها آناتومی یادآور آموزش مطالبی در مورد استخوان های بی جان و تشریح قسمت های مختلف یک جسد است(3و4)؛ در حالی که اگر دانشجویان نتوانند ساختارهای آناتومیک و نحوه کارکرد آن ها را در یک فرد سالم و زنده مشاهده کنند، آموزش آناتومی هیچ ارزشی نخواهد داشت(5). از طرف دیگر، فهم عمیق و دقیق مطالب رشته ارتوپدی که با جراحی اندام ها و ستون فقرات سروکار دارد، نیازمند دانستن کامل آناتومی اندام ها و ستون فقرات در حین اعمال جراحی یا ویزیت بیماران در درمانگاه، اورژانس و نیز بر بالین بیماران بستری می باشد. دانشجویان پزشکی در سال های اول و دوم دوره تحصیل خود علوم تشریح را می گذرانند و در سال پنجم وارد بخش ارتوپدی می شوند. اکثر اساتید ارتوپدی در هنگام توضیح مطالب در کلاس ها، راند بخش ها، درمانگاه و اتاق های عمل ارتوپدی، با مشکل فراموشی مطالب آموخته شده ی آناتومی در دانشجویان پزشکی مواجه می شوند و امکان آموزش دوباره مطالب آناتومی، به علت کمبود زمان حضور دانشجویان در این بخش ها (یک ماه) و تراکم مطالب بالینی نیست. در حال حاضر رویکردی جهانی در زمینه لزوم آموزش هم زمان آناتومی و مبانی بالینی در دوره آموزش پزشکی وجود دارد(6). برای اولین بار برنامه آموزش ادغام یافته آناتومی دانشجویان دوره اکسترنی ارتوپدی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، با هدف یادآوری مطالب آناتومی ضروری بر روی موارد شایع دوره ارتوپدی وکاربردی شدن محتوای آناتومی، طراحی و اجرا گردید. در این نوشته، گزارش اجرا و ارزشیابی این مداخله ارائه می گردد.
    روش
    این مطالعه گزارش اجرای برنامه ی ادغام آموزش آناتومی دوره علوم پایه و بالینی است که از بهمن لغایت اردیبهشت 1390 در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به مدت چهار ماه به صورت پایلوت انجام شد. این برنامه در دوره اکسترنی ارتوپدی برای کلیه دانشجویان پزشکی که وارد دوره ارتوپدی در این چهار ماه متوالی شدند، صورت گرفت (74 نفر). این افراد به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (39 نفر در بیمارستان کاشانی) و شاهد (35 نفر در بیمارستان الزهرا (س)) تقسیم شدند. به هر دو گروه تجربی و شاهد توسط اعضای هیات علمی ارتوپدی در طی هفته اول مطالب نظری ارتوپدی آموزش داده شد و در طی هفته دوم تا چهارم، تحت آموزش بالینی در بخش، درمانگاه و اورژانس قرار گرفتند. با این تفاوت که اعضای هیات علمی رشته آناتومی (گروه علوم تشریحی دانشکده پزشکی)، به دانشجویان گروه تجربی، هفته ای یک روز و به مدت چهار هفته در بیمارستان کاشانی، درس آناتومی را آموزش می دادند. آموزش این گروه در زمینه ضرورت و اهمیت ادغام آناتومی و ارتوپدی، یادآوری آناتومی اندام های فوقانی و اندام تحتانی، بررسی بیماری های رایج ارتوپدی مرتبط با اختلالات آناتومیکی بود. در این روش موارد بیماری با موارد سالم در تصاویر آناتومی مقایسه می شد. روش تدریس این مطالب به روش سخنرانی، پرسش و پاسخ و مساله محور با استفاده از کامپیوتر و ویدیو پروژکتور با استناد به منبع آناتومی «گری» بود. در ضمن دانشجویان با طرح سوالات وموضوعاتی در زمینه ادغام آناتومی اندام با موارد بالینی ارتوپدی و جهت دهی آناتومی اندام به سمت آناتومی بالینی در طی دوره آموزش داده شدند. در پایان جلسات آموزشی، میزان یادگیری دانشجویان در ارتوپدی از طریق برگزاری آزمونی ارزیابی شد. این آزمون به شکل آزمون چهار گزینه ای متشکل از 30 سوال با وزن مساوی بود. نمره دانشجویان نهایتا بر مبنای 20 محاسبه و گزارش می شد. سپس میانگین نمرات گروه مورد و شاهد با آزمون تی مستقل مقایسه شد. به علاوه جهت آگاهی از میزان رضایت مندی دانشجویان از نحوه تدریس نظرسنجی انجام گرفت. از آنان درخواست شد نظرات خود را در سه بخش «نکات مثبت»، «نکات منفی» و همچنین پیشنهادات ارائه نمایند. نظرات دانشجویان به صورت کیفی تجزیه و تحلیل شد.
|
  • Hadi Abbasi, Mohammad Reza Falsafinejad, Ali Delavar, Noor Ali Farrokhi, Mohammad Ali Mohagheghi Pages 167-178
    Introduction
    Despite the widespread use of pre-internship comprehensive test and its importance in medical students’ assessment، there is a paucity of the studies that can provide a systematic psychometric analysis of the items of this test. Thus، the present study sought to assess March 2011 pre-internship test using classical and latent trait models and compare their results.
    Methods
    In this cross-sectional descriptive research، item analysis based on classical model was conducted by calculation of difficulty and discrimination coefficients، estimation of reliability by Cronbach’s alpha coefficient method and distracters analysis by comparing distracter proportions using EXCEL software. NOHARM4 software was also used to assess test dimensionality. To assess items parameters (difficulty، discrimination، guessing، information functions، and standard error of measurement) latent trait models and BILOG-MG3 software were used.
    Results
    According to the classical test theory، 30 items (15%) were in the acceptable range of difficulty and discrimination coefficients. Test reliability coefficient was 0. 913. Seventy three items (36. 5%) had problems with the distracters. The analysis of test dimensionality indicated that the test was unidimensional. Using Three-Parameter Logistic Model، we obtained the mean and standard deviation of items parameters، i. e. item difficulty (0. 321، 1. 874)، item discrimination (1. 021، 0. 666)، and item guessing (0. 209، 0. 082). Maximum test information function was between 1. 0 to 2. 8 ability levels، and the test had lower information compared to the higher levels of ability at cutting scores.
    Conclusion
    The findings indicate that analyses of latent trait models can be used to overcome the limitations of the classical test theory.
    Keywords: Pre, internship test, Classical model, Latent trait models
  • Khadijeh Nasiriani, Tahera Salimi, Hamide Dehghani Pages 179-187
    Introduction
    Clinical supervision، as a mechanism for promoting knowledge and professional skills of nurses، is a core activity in nursing practice. To use clinical supervision in nursing education، it is necessary to have a comprehensive understanding of definitions and models. This paper explains the role and models of clinical supervision in nursing education.
    Methods
    This study is a narrative review of the literature. It was conducted through Internet search in Pubmed and Science direct & Scopus. Using supervision nursing education، nursing administration، and supervisory as the key words، only English papers were searched for. Finally 47 articles، books and Persian article in the field of clinical supervision were reviewed.
    Results
    Based on the literature review، clinical supervision is a continuous & systematic process through it nurses get advice from their supervisors. They practically review، maintain، and develop skills، knowledge، and standards of care. It helps to identify educational needs of nurses، which in turn، helps to understand the strengths and weaknesses of teaching and learning in order to promote purposeful learning in nurses.
    Conclusion
    Findings show clinical supervision is a formal process. it has supportive and educational potential for nursing education. This can help last year nursing students and especially during the start-up work.
    Keywords: Clinical supervision, Nurse's Education, Literature Review
  • Zohreh Makoolati, Majid Naghdi, Mohammad Mehdi Naghizadeh Jahromi, Mahboobeh Bahar Pages 190-200
    Introduction
    Instructional technology is used to decrease educational problems nowadays. The first step for using this technology is designing. To apply a design، a model is used. This model consists of four components: objectives، conditions، sources، and evaluation (outcomes). The aim of this study was to survey the opinion of medical students of Fasa University of Medical Sciences about the role of effective factors of instructional design model on learning.
    Methods
    This descriptive-analytical study used a census sample of 95 medical students (entering years from 2009-2011). To collect data، a researcher-made questionnaire consisting of demographic information and factors related to instructional design model pertaining to 4 general areas and 20 questions. Data were analyzed with one sample T test.
    Results
    The highest mean score was for simultaneous theoretical and practical teaching of courses in laboratories (4. 18±0. 95، out of 5) and the lowest concerned electronic learning system (2. 45±1. 13). Furthermore، significant differences were observed in all fields: goals (4±0. 92)، conditions (3. 46±1. 15)، sources (3. 67±1. 1)، and evaluation (3. 93±0. 83) with the mean score (=3) of responses (P≤ 0. 05).
    Conclusion
    The results helped to recognize and solve problems for successful systematic educational planning. Also، with regard to the positive viewpoint of students in this study about importance of students’ preview of lessons before the class، simultaneous theoretical and practical teaching of courses in laboratories، and useful coordination between educational content and teaching approach، it seems that by considering these items in universities، effective education could be more accessible.
    Keywords: Instructional Technology, Instructional Design, Pattern, Learning
  • Majid Valizadeh, Nourodin Mousavinasab, Akram Ahmadi, Ali Rostami Pages 201-211
    Introduction
    Medical education in general، and physiopathology teaching program in particular، have undergone a number of changes in recent years. Outcomes of recent reforms performed in undergraduate medical curriculum should be determined. The present study investigated the possible effects of a simple horizontal integration in curriculum of physiopathology phase on the attitude scores of the stakeholders including students and curriculum directors، and academic achievement of students.
    Methods
    In this descriptive cross – sectional study each physiopathology course marks and the mean of grand point averages of 287 students of physiopathology from 2001 till 2008 was gathered from the school office for education. These observed indices were compared between students who had passed discipline-based program and who had passed the integrated program. Also a researcher–made questionnaire was used for the survey of the physiopathology educators’ and students’ attitude. The data were analyzed using independent t-test and correlation to compare student marks and attitude scores.
    Results
    Total mean of students’ grand point averages in physiopathology phase was 14. 3±. 71 in traditional group and 14. 49±. 93 in the integrated group. The difference was statistically significant (p=0. 047، t=-1. 994). The score of educators'' attitude was 3. 22 (±0. 63) out of 5. Most of educators had positive attitude to course system and the score of students’ attitude was 3. 21 (±0. 35) out of 5.
    Conclusion
    Changing the curriculum in physiopathology phase to the integrated system improved students'' academic performance. Also most educators and an average of students were satisfied with these changes. Thus، this change could affect teaching and learning process positively.
    Keywords: Medical education, Educational System, Physiopathology, Integration
  • Majid Akbari, Reza Mahavelati Shamsabadi Pages 212-220
    Introduction
    Direct Observation of Procedural Skills (DOPS) is a valuable method in evaluation of clinical procedures. The aim of this study was to evaluate the advantages and disadvantages of this evaluation method from the restorative dentistry students'' point of view in Mashhad University of Medical Sciences
    Methods
    This cross-sectional study was conducted on the students of restorative dentistry in Mashhad University of Medical Sciences، where 110 students were enrolled. «Direct Observation of Procedural Skills» was designed in accordance with the objectives of restorative department and executed. An unstructured interview with 12 students was done to develop a valid questionnaire for the evaluation method used. All of the 4th and 5th grade students were asked to fill the questionnaire. The data were reported with descriptive statistics.
    Results
    Seventy one percent (71%) of the students recommended this method be continued because of its positive effect on their independency and learning. Seventy six percent (76%) mentioned that this method failed to improve inter-rater reliability between the teachers. Eighty five percent (85%) believed that students should not fail the course upon failure to meet requirements for a standard treatment. It was also mentioned that it is preferred for formative rather than summative assessments.
    Conclusion
    Within the limitations of this study it can be concluded that DOPS is a suitable formative assessment method for restorative dentistry in Mashhad University of Medical Sciences.
    Keywords: Clinical Evaluation, DOPS, Education, Dentistry, Formative Assessment
  • Parvaneh Abazari, Zohreh Vanaki, Eesa Mohammadi, Masoud Massoud Amini Pages 221-232
    Introduction
    Self-management education is the key component of diabetes care. Furthermore، high levels of patient non-compliance or non-adherence to the treatment regimen suggest that patient education for self-management is faced with some shortcomings. This study aimed to identify barriers to effective diabetes self-management education.
    Methods
    This is a traditional review of published studies during 1990-2010 on barriers to diabetes self-management and control. Electronic search through Iranian and international databases was done.
    Results
    Barriers to effective diabetes self-management education were put in two main categories including patient-related barriers and caregiver-related barriers. The most common patient-related barriers are demographic barriers (such as age، sex، education، and health literacy)، financial problems، lack of attention to the disease، psychological problems، and insufficient knowledge. Patient-caregiver relationship، inadequate knowledge، and high workload were caregiver-related barriers.
    Conclusion
    The results of this review introduced a variety of factors that can affect the effectiveness of diabetes self-management education. Patients and caregivers are facing serious challenges due to these barriers. Understanding and attemping to overcome these barriers may help us to empower patients to achieve self-management.
    Keywords: Diabetes Education, Self, Management Education, Patient Education
  • Mehdi Mohammadi, Reza Naseri Jahromi, Hajar Moeini Shahraki, Nafise Mehrabaniyan Pages 233-243
    Introduction
    Educating efficient doctors has always been a concern for medical schools. Therefore، it is necessary to study the educational programs and do revision and quality improvements accordingly. This study was performed to evaluate the internal efficiency and external effectiveness of the general medicine curriculum in Shahid Sadughi University of medical sciences.
    Methods
    This study was a descriptive survey research done in 2012 in Shahid Sadughi University of Medical Sciences (Yazd، Iran). The population included all general medicine graduates from 2007 to 2012، all undergraduate medical students passing their fourth to seventh academic year، and all faculty members of the medical school. Seventy faculty members and 40 graduates were selected using convenient sampling method، and 200 students through simple random method. Internal quality of curriculum was analyzed by Kuchakpoor questionnaire based on Akker''s curriculum classification. External effectiveness of curriculum was analyzed by a researcher-made questionnaire designed to cover knowledge، skill، and attitude aspects. Data were analyzed through standard t and MANOVA.
    Results
    Internal efficiency of all elements of the general medicine curriculum was less than the desirable level (third quartile: Q3) and more than acceptable level (second quartile: Q2) from the students’، graduates’ and faculty members’ viewpoints. External effectiveness of curriculum regarding graduate knowledge and attitude was at a desirable level، while the graduate skills were not at desirable level. In all of elements of the curriculum، faculty members gave the highest internal efficiency averages and graduates had the lowest.
    Conclusion
    Review and revision of general medicine curriculum is necessary to promote internal efficiency and external effectiveness from average level to desired level.
    Keywords: Evaluation, Internal Efficiency, External Effectiveness, Curriculum
  • Mehdi Kahouei, Hassan Babamohamadi, Soheila Sadat Ghazavi Shariat Panahi Pages 244-253
    Introduction
    Holding computer skills training and information technology (IT) courses for nurses and delivering IT courses in nursing curriculum are of recent changes in nursing field. This study focuses on the identification and comparison of information sources used by nurses and nursing students after introducing information technology and identifying barriers to using them.
    Methods
    This descriptive-analytical study was conducted on 412 nurses and nursing students in hospitals affiliated to university of medical sciences and social security organization in Semnan (Iran) during 2011. Data were collected through a researcher-made questionnaire that measured the use of information resources. Data were analyzed through descriptive and inferential statistical tests.
    Results
    Despite that most subjects had passed IT training courses، they had little desire to use databases (2. 3±0. 6،out of 4، Average of monthly use) and electronic journals (2. 7±0. 7) in their clinical decisions. Lack of skill in the use of the library (2. 2±0. 6) and also difficulty in understanding scientific papers (2. 1±0. 9) were the most important barriers reported by nurses and students. The difference of scores for using information resources and reported barriers was significant between students and nurses (P <0. 01).
    Conclusion
    The results showed that the provision of infrastructures for using up to date information resources in nursing was not sufficient. It seems important to consider comprehensive approaches in the field of information management to increase nurses’ and students’ willingness to use these information sources.
    Keywords: Information Technology, Information Sources, Nurses, Nursing Students, Decision Making
  • Mohammad Hadi Nouraei, Roshanak Aboutorabi, Maryam Avizhegan Pages 257-259